اعلامیه سازمان سوسیالیستهای کارگری افغانستان به مناسبت روز جهانی زن

 

     گرامی باد هشتم مارچ، دست آورد مبارزات جنبش سوسیالیستی    


logomain

هشتم مارچ روز بزرگداشت از مبارزات حق طلبانه و آزادی خواهانۀ جنبش ها و فعالین سوسیالیست جهان برای رهایی زن از چنگال اسارت نظام های مرد سالارانه یی است که بر زیربنا های اقتصادی نظام های مبتنی بر طبقات استوار است. به گفتۀ انگلس، این زیربنای اقتصادی جامعه است که برای ادامۀ حیاتش سیاست و اشکال خاصی از روابط اجتماعی را در جوامع تحمیل مینماید.سکوت سرد را بشکن

فرهنگ و باور مردسالارانه در افغانستان و دیگر کشور ها پدیده یی نیست که محصول طبیعت “وحشی” مرد ها باشد. چون در واقع هیچ خصوصیت انسانی فردی نبوده و محصول شرایط زندگی مادی انسانها و چگونگی روابط آنها با وسایل تولید و مناسبات تولید در یک جغرافیای معیین میباشد. طبعأ زنان هم از این امر مثتثنی نیستند، چون افکار طبقات حاکم در جوامع، بینش حاکم در آن جوامع را تشکیل داده و فرایند اجتماعی آن در عرصۀ خصوصی خانواده ها نیز اندیشۀ فرودستی زنان را باز تولید میکند. هر قدر مناسبات تولید ناعادلانه و فقر گسترده باشد، به همان تناسب بازتاب های اجتماعی آن از جمله مرد سالاری وحشیانه تر و غیر انسانی تر تظاهر مینماید.

با بروز و تداوم بحران اقتصادی جاری[که نتیجۀ طبیعی میکانیسم سیستم سرمایه داری در جهان است] بورژوازی در همۀ جهان برای نجات از پی آمد های آن که دارد سلطه و حیاتش را به مخاطره می اندازد، یورش سبعانه یی را به سطح معیشت و رفاه مردم و در رأس طبقۀ کارگر سازمان داده است و این یورش و تحمیل فقر و محنت بیشتر به اقشار کم درآمد و فقیر در پیشاپیش آن طبقۀ کارگر و قبل از همه از زنان قربانی می گیرد و همانطور که شاهدیم در کشور های محوری سرمایه داری نیز خشونت علیه زنان افزایش یافته است. جنگ های مهندسی شده در کشور هایی چون سودان، سوریه، که همه بر محور کسب بیشتر سرمایه و قدرت استوار میباشد، زنهای زیادی را در عرصه های گوناگونی در معرض تعرض بیشتری قرار داده است.

هشتم مارچ امسال مصادف است با سیزدهمین سال لشکر کشی نماینده گان نظام سرمایداری به افغانستان. تهاجمی که از جمله با ادعای رهایی زنان از چنگال عقب افتاده ترین نیرو های مذهبی (طالبان) توجیه میگردید. امروز با گذشت سیزده سال از آن تهاجم که با شعار های فریبنده تأمین دموکراسی، آزادی زنان و ارتقاء سطح زنده گی مردم تطهیر میشد، بخش گستردۀ زنان نه تنها از نکبت مردسالاری در پناه قانون شریعت نجات نیافته اند، بلکه با قانونیت یافتن آن، خشونت نسبت به آنها رو به افزایش است و شرایط هر روز بدتر از روز قبل می شود. نه تنها اندک بهبودی که در آغاز در وضعیت و موقعیت زنان رونما گردیده بود تحکیم نیافت، بلکه با تسلط هرچه بیشتر نهادها و جریان های ارتجاعی و همسویی و همجهتی استراتژیک کشورهای امپریالیستی در رأس امریکا با این نیروها، وضعیت ناهنجار و رقتبار زنان و ستم و محرومیت تاریخی آنها در اشکال دیگری دارد ادامه می یابد. هر روز شاهد عقبگرد و قساوت و جنایات تکاندهنده علیه زنان هستیم، در حالی که در بسیاری از موارد عاملین خشونت و جنایات، نتنها مجازات نمی شوند بلکه برعکس از جانب امام عمایم و نهاد هایی در حاکمیت مورد تقدیر و تحسین نیز قرار می گیرند. از جانب دیگر استراتژی دولت کنونی [که خود بعضأ متشکل از نیروها و شخصیتهایی اسلامی و قومی می باشد] و حامیان بین المللی آن مبتنی است بر مصالحه و مشارکت طالبان در قدرت و بر این اساس بهبود نیم بندی که طی این چند سال در موقعیت اجتماعی زنها رونما گردیده است، می تواند وجه المعامله قرار گیرد و سیاست های کنونی و روند جاری بر این امر و جهت گیری دلالت می کند.

دولت اسلامی- قومی به رهبری حامد کرزی با نافذ کردن قانون “احوال شخصیه شیعیان” و تصویت نکردن قانون منع خشونت علیه زنان، عملأ پایه یی ترین حقوق زنان مانند حق طلاق، حق نگهداری از فرزند( حق حضانت)، حق مسافرت، حق دسترسی به خدمات بهداشتی، حق معاشرت آزاد با مردان، حق انتخاب شریک زندگی را از ایشان سلب کرده و اپارتاید جنسی را رسمیت بخشیده است. بر اساس قانونهایی از این دست، نقش زنان در حد تولید کننده گان نسل دیگری از کارگران و برده های جنسی جدید، تقلیل داده شده است. دولت کرزی با تطبیق حکومت شریعت و میدان دادن به عقاید و باور های دینی توانسته است حتی ماهیت اصلی و نقش ظالمانه نماینده گان سرمایه داری را از نظر ها پوشیده نگهداشته و آنها را را در نقاب مدافعان آزادی قابل تحمل نماید.

تجاوز بر مصونیت زنان با ” قانون اجرائات جزائی” که در آن شهادت دادن اعضای خانواده قربانی را در محکمه الزامی نمی نماید، همچنان ادامه دارد. اگر این قانون کمی زود تر اجرائی شده بود، فرزندان ستاره در هرات نمی توانستد، چگونگی بریدن بینی و لب های مادر شان را در محکمه بازگو کنند. در نتیجۀ تصویب قوانین زن ستیز و سیاست مماشات با عاملین خشونت علیه زنان، مردان با اتکا به این قوانین و سنت های دیرپای عصر حجر دست بازتری در تداوم جنایت و خشونت علیه زنان پیدا نموده اند. مصداق آن کشتار زنان در گوشه و کنار کشور و خود کشی ٢٣ زن در ظرف یکماه آنهم در یک ولایت به دلیل ازدیاد فشار و خشونت بی همتا، است.

سازمان سوسیالیستهای کارگری افغانستان را باور بر این است که همانگونه که ستم جنسی با مالکیت خصوصی ظهور نموده است، فقط میتواند با از بین رفتن مالکیت خصوصی و برپائی جامعۀ آزاد سوسیالیستی، پایان یابد. سازمان سوسیالیستهای کارگری با تأکید روی این اصل که هشتم مارچ میراث بلافصل مبارزات خستگی ناپذیر و فداکارانۀ جنبشها و فعالین سوسیالیستی جهان بوده و در بستر مبارزات طبقاتی از جانب احزاب و فعالین سیاسی طبقه دوران ساز کارگر مطرح و به پیش برده شده است، خود را مکلف به پیگیری این راه دشوار گذار دانسته و برای راه اندازی و سازمان یابی جنبشی در راستای رهایی زنان که همانا رهایی انسانهاست، با تمام نیرو تلاش و پیکار نموده و از همه زنان و مردان آزادیخواه می طلبد تا برای تحقق این امر، در صفوف رزمندۀ آن بپیوندند.

فرخنده باد هشتم مارچ روز جهانی مبارزه برای رفع تبعیض و ستم جنسی!
زنده باد سوسياليسم!
شورای مرکزی سازمان سوسياليستهای کارگری افغانستان

٢٤ فبروری٢٠١٤

Permanent link to this article: http://workersocialist.org/1110/