زبان ونوع استفاده ازآن درجامعه مرد سالاری

 زرقا فروغ

  ! زبان ابزار اند یشه و تفکر است، زبان انعکاس ذهنیت جامعه و چگونگی اعمال فرهنگ است.

          از آنجائیکه مرد سالاری بخشی از مناسبات جامعه طبقاتیست و زبان ابزاریست برای تحکیم فرو دستی زنان .  

 چگونه زبان ابزار یست برای تحکیم فرو دستی زنان؟

به اساس ماتریالیزم دیالکتیک جامعه متشکل از دو بخش:

 ر وبنا و زیر بناست، رو بنا انعکاس دهنده و بیانگرخواص زیر بنائی یا اقتصادی همان جامعه میباشد.چون رو بنا مجموع فرهنگ،ادبیات،کلتور،عادات همان جامعه است و زبان یکی از محوری ترین پدیده در روبنای جامعه محسوب میگردد،که درین صورت در جامعه طبقاتی  مرد سالارهمیشه تحت فشار ترین افراد مورد فحاشی و خشونت قرارمیگیرد.که درین صورت نقش زبان در جامعه مردسالارابزاریست برای خاموش نگه داشتن زن.

 

 از نظر سایکو لوژی فحاشی یا خشونت کلامی که بدان خشونت روانی نیزگفته میشود یکی ازخطرناک ترین نوع خشونت هاست که اثرات آنرا به شکل خود سوزی ها،خودکشی ها،ویا پدید آمدن امراض شدید روانی، افسردگی ،اضطراب، احساس کمبود ی و بی شخصیتی در افراد دیده میشود.

خشونت کلامی یا لفظی نه تنها مانع رشد شخصیت و فرهنگ زنان میگردد بلکه یکی از موانع عمده در راه مبارزات آنها نیز به شمار میاید.

 

دشنام زدن و فحاشی میراث دوران بردگی و حقارت است، دورانیکه ارزشی برای شخصیت انسانها قایل نبودند. فحش هایئکه از گلوی اشرافیان و مقامات بیرون میاید،محصول حاکمیت طبقاتی،غرور برده داروقدرت خدشه نا پذیر آنهاست….. (تروتسکی،مقاله پیکار بابی فرهنگی)

 

که بهمین قسم فحشهائیکه از گلوی مرد خانواده بیرون میاید محصول حاکمیت جنسی اوست،محصول دیدگاه مردسالاری اوست که همواره به زنان موقعیت جنس دوم را میدهد.

 

در جامعه ما فحاشی و خشونت کلامی همواره آمیخته با سنت ومذهب میباشد.وتاکید مذهب واسلام بر نقش مرد ، فرهنگ مرد سالاری را چنان در جامعه قدسیت بخشیده که واژه های سرکوب کننده  زنان در ادبیات فارسی و یا در شعر شاعران دری خیلی  طبیعی و قبول شده مورد استفاده قرار میگیرند.

 

 مثلآ:

 

چو بیگانگان چشم زن کور باد                    چو بیرون شد از خانه درگور باد

زن نو کن ای دوست هر نو بهار                        که تقویم پارینه ناید به کار

به گفتار زنان هرگز مکن کار                          زنان را تا توانی مرده انگار

زنان چو ناقصان عقل و دین اند                  چرا مردان ره آنان گزینند

 

 

” مردانیکه حرف های نا سزا به کار میبرند ، به دیده تحقیر و استهزا به زنان مینگرند،فقط مربوط توده های محروم از فرهنگ نمیشود، ما بهترین کمونیست هائی طبقه کارگر را داریم که زندگی شان راوقف اهداف انقلاب کرده اند ولی زنان برای اوجنس لطیف بوده و هیچگاه آنان را جدی نمیگیرند.” …. (تروتسکی،مقاله پیکار بابی فرهنگی)

 

بعضآ  افرادیکه خود چپ گرا و کمونیست هستند در نوشته های های شان به خاطریکه به پدیده ها را بار منفی دهد  از واژه های کار میگیرند که بار جنسی دارد.مثلآ روسپی و یا روسپی خانه ها :

 

تو ای همرزم هم زنجیر و همسنگر  

سر از دامان پندار سیاه خویشتن بر دار

مگر ازدشنئه خونریز دژخیمان

مگر زین روسپی خویان بد گوهر

هراسی در نهانگاه روان خویشتن داری

مگر مینای روحت………………

                                                                                                           

خشونت کلامی با زنان همواره در  درون خانواده ، محل کار و در جامعه اعمال میگردد.

 

خشونت کلامی درمحل کار باز نان کارگر:

                          این یک واقعیت  است که خشونت روانی یا خشونت کلامی یکی از جدی ترین انواع خشونتها در محیط کار است .زنان کارگر همانند مردان کارگر همواه در تولید سهیم هستند . اما در جامعه  طبقاتی و مرد سالار بنابر برتری جنسی مردامتیاز حقوقی نیز بر مرد داده میشود یعنی با وجود کا ر یکسان زنان دستمزد کمتر نصیب میگردند. با وجود حمل این بی حقوقی زنان کارگر در محیط کار همواره مورد خشونت کلامی یا روانی قرار داشته که سبب آسیب های شدیدی روانی در آنها میگردد.اکثرآ این خشونت ها به اشکال داد و فریاد ها و عصبانیت های صاحب کاراعمال شده که در مورد زنان بنابر موقف اجتماعی شان به مراتب توهین آمیز تروخورد کننده تر است. که این امر گاهی سبب خانه نشینی زن میگردد، ویا  اعتماد به نفس را در نزد آنها از بین برده وآنان را وادار میسازند در هر کاری تائید مردان را با خود داشته باشند،که با پشرفت این حالات زنان دچار وسواس فکری  شده و در هیچ زمانی از کار شان راضی نبوده و همیشه احساس نا توانی و تناقص میکنند.

بعضآ این خشونت هابه شکل پیشنهاد های جنسی از طرف صاحب کار،سر کارگر ویاسایرهمکاران مردش اعمال میگردد که زنان بعضآ از ترس آبرو ویا از دست دادن کار به سبب فقر تن به شکایت نه داده و به شکل یک قربانی زیر هزاران فشار روانی به کار شان ادامه میدهند.

  صاحب کاری میگوید: من در کارخانه ام همیشه ترجیع میدهم زنان متحل و خانه دار را استخدام  کنم زیرا این زنان فقیر و مجبور هستند زیر هر فشاری حاضر نیستند تا کار شان را از دست دهند،که این نقطه ضعف مالی زنان وسیله ایست برای سود کار فرمایان تا ازان بهره برداری کنند.

 

خشونت کلامی محیط خانه:

خشونت کلامی یا روانی درخانه در پشت در های بسته اعمال میگردد . خانه مکانی است که بیشترین خشونت لفظی بر زنان دران اعمال میگردد از فحاشی ، دشنام،  فریاد وپرخاشگری گرفته تا به اشکال تحقیر،به مسخره گرفتن زنان در مقابل فرزندا و یا سایر اعضای فامیل و دوستان به صورت ( نمی فهمی،دانش کافی نداری،توانائی اش را نداری،حرف احمقانه نزن،چرند میگوئی،نظرات احمقانه داری،مادر بدی هستی،بی سلیقه هستی، زنان دیگر بهتر ازتو هستند،از سویه ات بالا است… وغیره) و یا بعضآ به اشکال الگوی بد ویا زشت اعمال میگردد.

سالار کیست و مرد سالاری چیست؟

سالار یعنی دیکتاتور و یا کل اختیار ، خود رای ،خودخواه وخود سر همیشه حرفش باید در کرسی نشسته و در قلمرو سالار همه باید مطیع باشد ، و مرد سالاری یعنی کل اختیار بودن مرد  در  خانه و در جامعه.

 

 

خشونت کلامی در جامعه:

   

   در انگلیسی که مترادف آن در فارسی روسپی یا جنده و در دری فاحشه از جمله واژه هائسیت برای تحقیرو Batch

سرزنش زنان همواره در جامعه به صورت وسیع ازان استفاده میگردد.

به گفته سولیز ” در جامعه در مورد  شخصیت زن  از روی اخلاقش قضاوت میگردد در حالیکه شخصیت مرد را از روی موقعیت اجتماعی و دارائی اش قضاوت میکنند”.

همان طور حتی در مورد خود مرد هادشنام هائی ناموسی چون بی ناموس،دووس،زنچه خیلی معمول بوده ، زنان ناموس هستند، و زنان همیشه زیر ذره بین جامعه مرد سالاری قرار دارد، که بدین ترتیب هزاران ضرب المثل ها و حکایات گویای خشونت لفظی در مقابل زنان در جامعه موجود است.

چون فرهنگ مسلط بر هر جامعه همواره فرهنگ طبقات و اقشار حاکم است،فرهنگ مردسالاری پدیده جهانیست و بخاطر محو چنین فرهنگی باید با تمام ابزاری آن مبارزه صورت گیرد.گر چه مبارزه باچنین فرهنگ عقب مانده کاری

آسانی نیست.زیرا این فرهنگ پوسیده به شکل یک ارزش در جامعه مردسالاری سینه به سینه نسل به نسل انتقال داده شده و حفظ گردیده،و چون زنجیری دست و پای زنان را بسته و زنان از ترس این فرهنگ عقب مانده آواز شان را درگلو خفه کرده تا مبادا مورد قهر فحاشئ قرار گیرند.

پس زنان نباید خاموشی و فرار را بخاطر نجاتشان اختیار کنند بلکه هرچه آگاهانه ترو مصمم تردر افشاو نابودی  این خشونت همت گمارند.

 

 

 

 

Permanent link to this article: http://workersocialist.org/%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d9%88%d9%86%d9%88%d8%b9-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d9%81%d8%a7%d8%af%d9%87-%d8%a7%d8%b2%d8%a2%d9%86-%d8%af%d8%b1%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87-%d9%85%d8%b1%d8%af-%d8%b3%d8%a7%d9%84/