رام کننده گان با تنبیه گرگهای خویش تماشاچیان را به بازی می گیرند

  • ر. پیکارجو –

آنانی که از سرشت و ذات نظام سود و سرمایه تصوری ولو مبهم و خاکستری هم دارند کم از کم این را می دانند که راست گویی و صداقت دراین نظام میوۀ کم یابیست که به ندرت برمیدهد . و به همین منوال آنانی که از سرشت و طبیعت خشن طالبان آگاه واقلایک وروز را درتحت حاکمیت جهنمی پنج سالۀ آنان سپری کرده باشند خوب می دانند که این جماعت از آنجایی که در سیاه چالۀ خود بیگانه گی مطلق به سر می برند خویشتن را وارثان شخص موهوم و خیالی یی به نام محمد بن عبدالله قریشی  می پندارند که موجود موهوم دیگر ی به نام ” خدا ” توسط  ” فرشته یی ” به نام جبرائیل از آسمان گویا مجوز قتل و کشتار دگر اندیشان را به وی می فرستاده است ، لذا خود را بنده گان خاص ” خدا ” ونجات دهنده گان عالم بشریت از فساد ومنکرات معرفی و به خود حق می دهند که مخالفین عقیدتی خویش را گردن زنند و به دار بیاویزند وسنگسار کنند ودست و پایشان را ببرند

با این مختصر می خواهم وارد موضوع توقف روند مذاکرات صلح میان ایالات متحدۀ امیریکا و گروه طالبان شویم که از حدود نه ماه بدینسو میان این دو جناح به نماینده گی زلمی خلیل زاد نمایندۀ خاص رئیس جمهور امریکا و شیرمحمد عباس استانکزی عضودفتر سیاسی طالبان به راه افتاده و به مرحلۀ نهایی اش رسیده بود که نا گهان به روزشنبه هفتم سپتمبراز سوی دونالد ترامپ  رئیس جمهور امریکا ظاهرا به سبب جان باختن یک سرباز امریکایی در یک حملۀ انتحاری که (تاریخ 5 سپتامبر 2019؛ 14 سنبله 1398) در شش درک کابل به وقوع پیوست با یک پیام تویتری خویش آنرا متوقف و پایان یافته اعلان نمود .دراین راستا ابتدا نظرگذرایی خواهیم انداخت به پیشینۀ آغاز این مذا کرات وعلل پدیداری واحتمالی تصمیم دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده مبنی بر پایان دادن به این گفت و گو ها و در اخیرواکنشهای برخی از جوانب را در پیوند به آن برخواهیم شمرد

قبل از همه باید گفت که این نخستین بار نیست که دونالد ترامیپ بالای رمۀ گرگهای وحشی خویش قهر می شود وآنان راسرزنش می کند ومسلما آخرین بارهم نخواهد بود، چنانکه او به تاریخ 30/01/2018  نیز در واکنش به حملۀ گروهی طالبان بالای هوتل انترکانتی نینتال کابل و دانشگاه مارشال فهیم و بخشهای دیگری ازشهرکابل که در ده روز آخر همین ماه بیشتر از 160 کشته و کم از کم 250 زخمی برجا گذاشت  در نشستی با اعضای شورای امنیت ملل متحد طالبان را به ” شدت ” مورد نکوهش قرارداده و با “قاطعیت تمام ” گمانه زنی هایی را که در مورد احتمال گفت و گو میان امریکا و طالبان به راه افتاده بود رد نموده و افزود : «  … ما با طالبان گفت وشنیدی نخواهیم داشت و برعکس می خواهیم به چیزی پایان دهیم که باید آنرا پایان دهیم ، آنچه را که کس دیگری نتوانست پایان دهد ما می خواهیم بتوانیم انجام دهیم « …  (1)

چنانکه این بار نیز هرچند با همان “قاطعیت امریکایی و ترامپی” گفت و گو با طالبان را در پیامهای تویتری خویش پایان یافته و إعاده ناپذیر اعلان کرد مگر بازهم به اصطلاح پای گجشکک را بازگذاشت و راه گندم به آسیاب را نبست و روز بعد اعلان داشت که راه های بهتری هم برای اجرای مذاکرات وجود دارد و طالبان می توانند از آن استفاده نمایند. پس میتوان گفت که این ” قاطعیت ” جدی نبوده و بخشهای از استراتیجی نظام سرمایه داری مبنی بر “دهشت بیافرین وتسخیرکن “! را تشکیل می دهد

در مورد پس منظر تاریخی ایجاد و تجهیز و گسترش وسمت وسودهی فعالیتهای گله ها و رَمَّه های دهشت افگن در منطقه و جهان کافیست به سخنان خانم هیلاری کلینتون که زمانی بانوی نخست و وزیر امور خارجۀ امریکا بود گوش فرادهیم که می گوید : “کسانی را که امروز با آنها در جنگیم بیست سال پیش خودمان به وجود آوردیم. زمانی که درگیرجنگ سرد با شوروی سابق بودیم، شوروی افغانستان را اشغال کرده بود و ما نمی خواستیم شاهد کنترول شوروی برآسیای میانه باشیم،  ما  وارد جنگ شدیم ، رئیس جمهور ریگان با تأیید کنگره به پشتیبانی از ارتش پاکستان پرداخت و بعد هم مجاهدین افغان را با سهمگیری آی . إس . آی  به  انواع تجهیزات جنگی مجهز کردیم وحتی از عربستان سعودی هم کمک مالی و انسانی گرفتیم و إجازه دادیم تا اسلام وهابی در آفغانستا ن رشد کند تا ما بتوانیم شوروی را شکست دهیم ، البته موفق هم شدیم ، شوروی ملیونها دالر را از دست داد و در نهایت امپراطوری شوروی از هم پاشید، برای همین خیلی ها معتقد اند این کار سرمایه گذاری بدی برای ما نبوده اما باید مراقب باشیم ، چون هرچه بکاریم همان را درو خواهیم کرد.”  برای شنیدن سخنان این بانو “راستگوی” به لینک در پایان مطلب مراجعه بفرمایید.(2)

از همان آغاز کودتای هفت ثورو ورود ارتش أتحاد شوروی سابق به افغانستان و واکنش امپریالسم جهانی به سرکرده گی امریکا مبنی بر ایجاد و تمویل و تجهیز گروه ها و سازمانهای تروریستی اسلامی در ایران و پاکستان تا اکنون این بوس و کنارها و از خود راندنها و نوازش ها و سرزنشها إدامه داشته است تا آنکه در دوران دون کیشوتی دونالد ترامپ به اوج وقاحت خود رسیده و شامل حال مربیان طالبان یعنی پاکستان نیز شد ؛ چنان که ترامپ از همان آغاز پانهادن به کاخ سفید بار بار پاکستان را نیز با همان قاطعیت ترامپی خویش هشدار داده است که دست از کمک به طالبان بردارد و رنه با به کارگیری از گزینه های اقتصادی و سیاسی و نظامی به سزای اعمالش رسانیده خواهد شد، تهدید هایی که برای روشنفکرنما های خوش باور و اراکین دولت دست نشاندۀ افغانستان نوید بخش چرخش هایی  مهم در سیاست های آمـریکا در قبال پاکستان به نفع افغانستان و برای من سوسیالیست تبسم برانگیز و خنده دار بود وهست

در این رابطه اظهارات آقای رنگین دادفر اسپنتا  که هم در کتاب خاطراتش نوشته است وهم در مصاحبه اش با طلوع نیوز یاد آور می شود و آن این که جوبایدن معاون رئیس جمهورسابق امریکا آقای اوباما هنگام بازدیدش از افغانستان ضیافتی را که از طرف حامد کرزی برایش ترتیب داده شده بود در واکنش به پافشاری مقامات افغانی روی نقش منفی پاکستان در مبارزه علیه تروریزم میز نان را با عصبانیت و باگفتن این که : “پاکستان پنجاه بار ازشما کرده برای ما با أهمیت تر هست ” می تواند بهترین مثال باشد.(3)

این که ایالات متحده در طول چهل سال گذشته با در نظر داشت ایجابات سیاست های داخلی و خارجی اش به همچو طرفندها و نوساناتی روی آورد ه است کاملا قابل درک و توجیه پذیر بوده وهست، اما واکنش های سیاست بازان و ” عقل کل ” های افغانستانی که گوسفند وار به هر سازی که امریکا برایشان بنوازد  می رقصند و بع بع کنان آوازخوانی می کنند جالب است

در مورد خیمه شب بازی ها و طرفند ها و دروغ پردازی های سردمداران نظام سرمایه داری و به ویژه زمامداران ایالات متحدۀ امریکا باید گفت که انگیزه ها و زمینه های کارگیری از آن را یکی و یا همزمان چند تا از موارد زیرین    :  تشکیل میدهند

  • تلاش درجهت پنهان کردن روی کردها و گرایشهای توسعه جویانه و تجاوزکارانۀ شان با متهم ساختن طرفهای مقابل خویش به داشتن سلاح های کشتارجمعی ، ارتکاب أعمال تروریستی و جنایات جنگی و متهم ساختن دولت ها به إعمال دیکتاتوری بالای اتباعشان و تهمت های شناخته شدۀ دیگری نظیرآن
  • توجیه و وارونه جلوه دادن عمل کردهای ضد بشری شان تحت نامهای عوام فریبانه یی چون دموکراسی و حقوق بشر و دفاع از حقوق زنان و کودکان غیره
  • تلاش در جهت جلوگیری از لغزشها و خطا های تاکتیکی یی که تصادفا و یا از روی نادانی و حماقت و یا خود نمایی های دون کیشوتی مرتکب آن می شوند و سپس با بهانه ها و طرفندها و شعبده های خاصی آنرا ماست مالی و ماله کشی می نمایند

:در رابطه به توقف – هرچند موقت – مذاکرات با طالبان می توان موارد زیرین را برشمرد

  • جلو گیری ازلغزشی که ممکن بود در نتیجۀ تحقق یافتن آرمانهای دیرینۀ زلمی خلیل زاد مبنی بر شریک سازی طالبان در اریکه قدرت و آنهم به گونه یی مجانی و بدون در یافت هیچ امتیاز و تضمینی معتبر و قابل اعتماد به وقوع بپیوندد
  • چنگ و دندان نشان دادن به طالبان تا بدانند که این امریکاست که حرف آخر را می زند نه ایشان
  • فریب دادن آراء عامۀ امریکا و جهان مبنی بر این که گویا امریکا تلاش به خرج می دهد تا در افغانستان به صلح و آشتی دست یابد مگر طالبان با ادامۀ اعمال دهشت افگنانۀ خویش این آرزوی ” انسان دوستانۀ ! ” امریکا را به یأس مبدل نموده است
  • فریب دادن مردم و به ویژه نخبه گان و تحصیل یافته گان افغانستان مبنی براین که گویا امریکا نمی خواهد دست آوردهای نیم بندی که تا اکنون نصیب آنان شده  است یکسره از جانب طالبان برباد و به تاراج رود
  • فرونشاندن تب لرزه یی که دولتمردان افغانستان در اثر نگرانی از مخلوع شدن و از دست دادن کرسی ها و مناصب دولتی و محرومیت از دزدی های ملیونی به آن دچار شده اند

در این راستا باید یاد آورشد که طالبان این نئاندرتالهای قرن بیست و یکم و این گرگهای سیاه هار ناشدنی که در إظهارات و مصاحبه های رسانه یی شان دم از لزوم خلع ید از دولت پوشالی وحدت ملی و انحلال قوای مسلح آن و لغوانتخابات رئاست جمهوری و تشکیل حکومت مؤقت و بازگشت به امارت اسلامی و تطبیق شریعت اسلامی و لزوم تغییر قانون اساسی می زدند و چنان می پنداشتند که عنقریب با سرهای افراخته و همچون قهرمانان و فاتحین وارد شهر کابل و ارگ رئاست جمهوری خواهند شد، که ناگهان ترامپ با پیام های تویتری خویش این گرگهای وحشی و دست پرودۀ اسلاف خویش را توبیخ نمود و باعث شد تا ایشان با شنیدن تویتهای ناخوشایندش از خواب پریده و شگفت زده حیران آج و واج بمانند.

و آنسوتر سیاست بازان پیش پابین و استفاده جوی ما به شمول جهادی های هشت ثوری و بورژوا ناسیونالیستهای هفت ثوری و لیبرالهای مدرن و پُست مدرن و زنان پارلمان نشین و مردسالار به مجرد دیدن چراغ سبز امریکایی و دریافت هزینه های سفر و إعاشه و اباته و جیب خرج های دالری چهارنعل راهی دوحه و ماسکو شدند تا ابلهانه و منفعلانه به موعظه های نماینده گان طالبان گوش فرا داده و ذلیلانه پیش از آمدن آنان به کابل برایشان اعلان بیعت نمایند تا مبادا از کیک و کلچۀ مصا لحۀ ترامپ و خلیل زاد باطالبان بی نصیب بمانند.  مگر دیری نپایید که رئیس جمهور” تویتی ” با یک تویت خویش آرزوهای آنان رابه خاک یکسان و خواب های کنجاره یی شان را برهم زد.

و اما در رابطه به آقای زلمی خلیل زاد باید گفت ، همان گونه که همه گان آگاه اند ایشان از چهل سال بدین سو آشکارا با بلندترین مقامات إداری و استخباراتی ایالات متحده همکار بوده و درسمت و سو دادن سیاست ها و گرایش های آنان به نفع جنگ سالاران پشتون تبار از هیچ گونه سعی و تلاش دریغ نورزیده است، مگر این بار می خواست پا از گلیم فراتر نهاده طالبان را مفت و مجانی برشانه های مردم ستمدیدۀ کشور فقرزده و بلا کشیدۀ مان سوار نماید که با اشپلاقهای بازدارندۀ ترامپ بیدار و رؤیا های چهل ساله اش حد اقل در حال حاضر به فنا رفت و باعث شد تا از این تصمیم ولی نعمت خویش ابراز تعجب نماید.

چنان که گفته آمد، بلبل سنگ شکن امریکا بایک تویت خویش هم سیاست بازان فرصت طلب و استفاده جو ، هم گروه طالبان مسلمان وهم آقای زلمی خلیل زاد را از خوابهای طلایی و نقره یی شان بیدار و سراسیمه ساخته است.

باید افزود که تویت های رئیس جمهور ترامپ همزمان با برهم زدن خوابهای طلایی و نقره یی و کنجاره یی سه گروه یاد شده ، گروه دیگری را که عبارتند از رئیس جمهور غنی و مؤیدینش در دولت وحدت ملی که در نتیجۀ وعده ها و وعیدهای بلند پردازانۀ خلیل زاد و رجز خوانی های وقیحانۀ طالبان آرامش روانی خود را ازدست داده و به لرزه افتاده بودند به مثابۀ نغمه های آرامش بخش وخواب آور آرامش بخشید و باعث شد تا با خاطر نسبتاً آرام در تکاپوی تدارک إجرای إنتخابات رئاست جمهوری برآمده و تقلب های هرچه گسترده تری را نسبت گذشته مهندسی و سازمان دهی نمایند.

به باورمن روند مذاکرات دوباره آغاز خواهد شد و طالبان را سرانجام روی صحنه خواهند آورد، مگر این بار نه در چهرۀ زشت و کریه گرگ های وحشی و فاتحان رجز خوان بلکه در چهرۀ شغال های لاشخوار و بودنه های بگیل و گوش به فرمان باداران کهنه کار و شعبده باز امریکایی و انگلیسی و ناتویی شان.

در فرجام باید یادآور شد که آنچه تا کنون برشمردیم همانا روی مکشوف و آشکار سکه بود و هرگاه خواسته باشیم روی دیگر این سکه را که عبارت است از جریانات پشت پرده یی که در پستوهای پنتاگون و قصر سفید می گذرد بنگریم بایستی ویژه گی ها و سرشت ذاتی نظام سود و سرمایه را با همه زشتی ها و بربریت هایش در نظر داشته باشیم.

منابع:

 https://www.youtube.com/watch?v=CAvXroOIpgM&t=422s  (1)

https://www.youtube.com/watch?v=evRbeWv1bL4 (2)

    https://www.youtube.com/watch?v=omFWoRfceto&t=575s (3)

Permanent link to this article: http://workersocialist.org/%d8%b1%d8%a7%d9%85-%da%a9%d9%86%d9%86%d8%af%d9%87-%da%af%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d8%a7-%d8%aa%d9%86%d8%a8%db%8c%d9%87-%da%af%d8%b1%da%af%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%ae%d9%88%db%8c%d8%b4-%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b4/

Leave a Reply

Your email address will not be published.