پاسخ به پرسش سوسیالیسم کارگری – پنج

:سوسیالیسم کارگری

طیف هایی از جامعه در رابطه به صلح با طالبان خوشبین به نظر می آیند. تجربۀ گذشتۀ امارت اسلامی طالبان چه چیزی را به مردم افغانستان می آموزد که هنوز عده­یی متوجه آن نیستند؟

:زرقا فروغ

این بیشتر از چهار دهه جنگ و سلطه‌گری اسلام سیاسیِ گاهی در چهرۀ مجاهدین و گاهی در نقاب طالب و داعش در افغانستان به‌ موازات سیاست‌ های جنگ‌افروزانۀ امپریالیزم امریکا و تحمیل جنگ و ویرانی، زندگی مردم درافغانستان را تیره و تار ساخته است.

 شرایط رقت بار جنگی، فقر، بیکاری، بی امنیتی، تبعیض قومی و جنسی، خشونت های رنگارنگ تجاوز به جسم و مال مردم  قدرت‌گیری جریانات اسلامی، یأس و نومیدی شدید را در میان طبقات تهی دست و کارگران در افغانستان بار آورده است

 افغانستان اکنون در آتش جنگ‌های خونین و مرگ‌بارِ و مداخلات نظامی دولت‌های سرمایه داری و ارتجاعی منطقه می‌سوزد و به‌ تبع‌ آن، به میدان تاخت‌وتاز جریانات شبه‌ نظامی اسلام‌ گرا تبدیل شده است. دهه‌هاست که این جریانات متحجر به صورت پارادوکسال، گاهی در خدمت و هم‌سویی با قدرت‌های امپریالیستی و گاهی در تقابل و تضادِ نیم‌ بند با آنان، به بازیگران اصلی در ساخت سیاست‌های ژئوپلتیکیِ منطقه‌ای و جهانی درآمده‌اند. سالهای مدیدیست که باشندگان تهی دست و کارگران این جغرافیای جنگ زده و ستمدیده در آرزوی یک آرامش نسبی و صلح واقعی و خواب آرام میسوزند که این آرزوی نا تمام میتواند یکی ازعوامل خوشبینی مردم به صلح بدون در نظر داشت نوعیت و کیفیت این صلح باشد

اعمال گروه های اسلامی  دست ساخت منطقه کثیف و ضد بشری است. طالبان و تمام کشتارها ویرانگری های شانرا در تقلید از پیامبر و امامان دین اسلام توجیه میکنند که البته اين بدان معنی نيست که جنبش طالبان يک ايدئولوژی خالص مذهبی را نماینده گی ميکند، بلکه ايدئولوژی طالبی کلیتی از بنيادگرایی اسلامی، سنتهای قومی و قبيلوی و ناسيوناليسم اتنيکی بوده  است، در افغانستان امروز ناسیونالیسم تباری و قومی به عنوان دومین حربه بعد از مذهب به دست امپریالیسم برای پیش برد اهداف آنهاست. تأثیرات این حربه فوقالعاده مخرب بوده که افراد را بخاطر تعلقات و مشترکات تا حد شوًونیزم تحریک کرده و حتی سبب نسل کشی ها میگردد. پاره ای از تعلقات مشترک، خون و نژاد در مردم افغانستان تا حد  افراطیت تند و خشن رشد کرده که حتی انسانهایی که سالها در همسایگی هم میزیسته اند امروز همدیگر را گردن میبرند

رهبران قومی که پیشینه جهادی دارند پدیده ای ناسیونالیزم کور را کاملن سیاسی ساخته و با تقدیس تبار و قومیت دست به تاسیس جنبش های قومی زده و از آن برای سود و منفعت فردی شان نفع میبرند. این رهبران قومی با تزریق ناسیونالیسم بر افکار تودۀ- خودی و با تقدیس خصوصیات قومی خودی، زبان و خصوصیات خود را برتر شمرده و بر زبان و فرهنگ و آداب و رسوم ملت های غیر خودی با چشم حقارت نگاه میکنند.  شوونیسم یک پدیدۀ عمیقا ارتجاعی است که تخم خصومت و اختلاف بین کارگران ساکن در یک سرزمین را میپاشد و از همبستگی و همدردی کارگران و زحمتکشان جلوگیری میکند

این رهبران قومی جهادی که هر کدام شان سر از یخن یکی از دولتهای سرمایه داری منطقوی یا جهانی بیرون میکنند نیک آگاهند که چطور از طریق ایجاد شور قومی یا تباری و یا مذهبی در بین توده های ناآگاه به مقاصد شان برسند. لذا خوشبینی افراد بیسواد و نا آگاه که فریب دلالان قومی شان را خورده اند  با تقدیس تعلق اتنیکی و مشترکات با طالبان نیز میتواند صدق کند ولی با اطمینان می توان گفت این طیف خوشبین تعدادشان اندک است، زیرا این بیشتر از سه دهه ارمغان جهاد طالبان برای مردم تهی دست و کارگر افغانستان جز سیاه کاری، استبداد، خونریزی چیزی دیگری نبوده است. بدبختانه طالبان دمبل چرکینی برای مردم منتسب به قوم پشتون است زیرا کارگران تهی دست پشتون مانند سایر کارگران افغانستان در رنج و بدبختی بسر میبرند، زنان و دختران پشتون از سبب قیودات مذهبی عصر حجری طالبان از درس و تعلیم محرومند، کودکان و نوجوانان شان معروض به سو استفاده جنسی ( بچه بازی) و یا مجبور به کار در مزارع یا کارگاه های تولید مواد مخدر اند که در نتیجه سبب ایجاد اعتیاد در نزد شان میشود. طالبان و داعشیان بیشترین سربازان شان را از کودکان فقیر و نوجوانان پشتون به اعتبار تعلق تباری شان میگیرند و یا کودکان را از خانواده های فقیر و بی بضاعت میخرند و در برنامه های انتحاری از ایشان استفاده میکنند. چه بسا زنان و دختران پشتون که مثله، قصاص و سنگسار شده اند. با تاسف مجموع این عوامل سبب عقبگرد فرهنگی و افت غریبی در بین تمام شهروندان افغانستان و به خصوص پشتونها گردیده است. و از آنجایی که کشورهای سرمایه داری منطقوی و جهانی از استبداد و عقبماندگی حمایت میکنند، انسانها به ویژه اقشار و طبقات زحمتکش و محروم در افغانستان هر روز در  آشفتگی و بحران بی حد و حصری دست و پا میزنند و قربانی می­گردند

Permanent link to this article: http://workersocialist.org/%d9%be%d8%a7%d8%b3%d8%ae-%d8%a8%d9%87-%d9%be%d8%b1%d8%b3%d8%b4-%d8%b3%d9%88%d8%b3%db%8c%d8%a7%d9%84%db%8c%d8%b3%d9%85-%da%a9%d8%a7%d8%b1%da%af%d8%b1%db%8c-%d9%be%d9%86%d8%ac/

Leave a Reply

Your email address will not be published.