پاسخ به پرسش سوسیالیسم کارگری – چهار

:سوسیالیسم کارگری

برخی ها میگویند که جنسیت کیفی طالبان امروزه با بیست سال قبل تفاوت دارد و آنها می‌توانند مدنی تر و با مدارا تر با مجموعۀ از نورم های آزادیخواهانه ‌مدرن رفتار نمایند. این ادعا و یا ارزیابی به نظر شما چه اهمیتی دارد و به چه میزانی درست است؟

پیکار جو: بگذار این پرسش شما را با سروده یی بیاغازم که در سال 2010 در وصف طالبان سروده ام.

طالبان

دشنه ها بر دستها

کله ها لبریز از باور به الله

قلبها آگنده از انگیزه های انتقام

آری ! اینان مؤمنان بارگاه پاک یزدانند

بنده گان صاف و خاص ذات رحمانند

پیروان رسم إبراهیم وإسحاق وسلیمانند

امتان أحمد مختاروسربازان میدان نبرد کفروإیمانند

اینان طالبانند

حامیان دین إسلامند

دشمنان دیگر اندیشان و خیل ملحدانند

یک قلم بر ضد انسانند

آری !

اینان طالبانند !

++++++

ر. پیکارجو – هالند

2010/06/03

 

همان گونه که بارها بیان داشته ام افراد طالبان و بسیاری از رهبران عقیدتی آنان که در هالۀ غلیظی از خود بیگانه گی مطلق قرار داشته و به تأسی از آموزه های آشکار و روشن قرآن و سنت “پیامبر اسلام” تمام هست و بود خود را مدیون دین اسلام می دانند و آنانی را که به گفتۀ ایشان به “دین مبین اسلام مشرف نشده اند” و یا ظاهراً خود را مسلمان جلوه می دهند، منفور و منحوس پنداشته و از ته دل با آنان دشمنی می ورزند و کوچکترین صدای اعتراض مخالفین خویش را با لعنت و نفرین و توهین و تکفیر و در نهایت با گلوله و شمشیر و انفجار و انتحار پاسخ می دهند، اینان طبعا أعمال خشونت بار و تروریستی خود و همطرازان خود را که در آیات قرآن “جهاد فی سبیل الله” خوانده شده است، نه تنها به گونه یی علنی و آشکار مورد تأیید و پشتیبانی قرار می دهند بلکه به آن می بالند و مباهات می نمایند و انجام دهنده گان آنرا مورد نوازش و تفقد نیز قرار می دهند.

آری! طالبان این پیروان راستین و جان بر کف رهبر محبوب و درعین حال مجهول الهویه و خیالی شان که گویا شخصی به نام محمد بن عبدالله قریشی بوده است، از آنجایی که در خود بیگانه گی مطلق و نهادینه شدۀ قرون متمادی به سر می برند؛ این جنایات را که خود آنرا پیکار مقدس یعنی جهاد می نامند، به زعم خودشان به خاطر رضای خدا و رفتن به بهشت برین و دست یابی به حور و غلمان و جویهای شیر وعسل و شراب و انگبین در زنده گانی بعد از انتحار و کشته شدن و یا مردن، انجام می دهند، مگر غافل از آنند که در حقیقت دست نامرئی بخشی از سرمایۀ مالی جهان (کمپنی های نفتی خلیج، تجار بزرگ و مدرنترین سازمانها و نهادهای استخباراتی نظام سرمایه داری) آنان را ماهرانه به سان عروسکهای بی إراداه به جُنب و جوش آورده و این بیچاره ها دارند در راه تحقق بخشیدن به پلانهای شوم آنان جانهای شیرین خود و دیگران را بیرحمانه قربان می نمایند.

با این اوصاف و ویژه گی هایی که برشمردم بعید به نظر می آید که طالبان بتوانند با این نیرنگها و سیاست بازی ها و دروغهای اسلامی که د ر ادبیات اسلامی به نام « تَقِیِّة » معروف و مجاز هست، ماهیت و ساختار اساسی اندیشه ها و اموزه هایشان را یک شبه تغییر داده و از گرگ های درنده به گوسفندان و آهوبره های بی آزار مبدل شوند. این دیگر خواب است و خیال است و محال !..

مگر از آنجایی که نسل جوان امروز ما، اکنون دیگر آن نسل خواب آلودۀ دوران توحش جهادی و طالبی نبوده و به یمن تجاربی که درطی سالهای أخیراندوخته است آمادۀ « نه » گفتن و عصیان در برابر معامله گری های سرمایه دارانۀ کاخ سفید و لندن و بن و پاریس و پیکنگ، کرملن هست، به شرط آن که فعالین و سازمانهای چپ و دموکرات بتوانند این نیروی عظیم را هوشیارانه و با درایت تحریک و رهنمایی کنند.

Permanent link to this article: http://workersocialist.org/%d9%be%d8%a7%d8%b3%d8%ae-%d8%a8%d9%87-%d9%be%d8%b1%d8%b3%d8%b4-%d8%b3%d9%88%d8%b3%db%8c%d8%a7%d9%84%db%8c%d8%b3%d9%85-%da%a9%d8%a7%d8%b1%da%af%d8%b1%db%8c-%da%86%d9%87%d8%a7%d8%b1/

Leave a Reply

Your email address will not be published.